چهار سطح عشق :
عشقی که گفته می شود منظور چهار سطح عشق است، از سکس گرفته تا سامادهی یا از شهوت تا فناء.
سطح اول عشق، ترس و شهوت :
اگر تنت از ترس بلرزد این ترس از شهوت است. یعنی در رابطه جسمی با دیگران یا زوج عمیق نبوده اند. بدنت می لرزد و هیچگاه احساس آرامش نمی کنی. عدم آرامش در انسان های زمینی کنونی به دلیل عدم ارضای جنسی است. ملاک محرم بودن عشق است.
ترس و شهامت چیست ؟
ترس چیزی جز بی عشق زندگی کردن نیست. کسی که عشق می ورزد بتدریج ترس را فراموش می کند. ترس منفی است بایستی این موضوع را بفهمی. اگر نفهمی هرگز ماهیت ترس را درک نخواهی کرد. ترس مثل تاریکی است. تاریکی وجود ندارد. بنظر می رسد که وجود دارد ولی در حقیقت نبودن نور است. اگر نور را حذف کنید تاریکی ظاهر می شود.
«رسیدن به خدا در رضایت ۱۰۰ درصد و مطلق حاصل می شود.»
جنگ با ترس و تاریکی در نبود عشق :
تو نمی توانی تاریکی را حذف کنی. هر کاری که بایستی انجام دهی باید با نور انجام گیرد. تاریکی بر سر جای خود همچنان باقی است.
«به عبارتی آگاهانه تر تنها چیزی که حیات دارد قابل تغییر است.»
ترس عدم عشق است و بایستی بفهمی که با آن کاری نمی توانی انجام دهی. هر چه بیشتر عمل کنی ترسوتر می شوی. اگر به جنگ تاریکی بروی مغلوب می شوی و تنها خودت را از پای در می آوری .
ترس بایستی محو شود. پس باید یاد بگیری که اگر در زندگی می ترسی باید بیشتر عشق بورزی.
باید یاد بگیری که در عشق ماجراجو باشی؛ بدون شرط عشق ورزی کن؛ هر چه بیشتر عاشق باشی کمتر می ترسی و این یعنی خود جسارت.
تجربه عشق و تبدیل ترس به شجاعت :
اگر در رابطه با شهوت، عشق عمیق تری را تجربه کنی، ترس بیشتری از جسمت محو می شود. شجاعت چیزی نیست، جز آن روی ترسو بودن. شجاعت به معنای بی ترسی نیست، بلکه آن ترس شناخته شده و خوب محافظت می شود و حالت آن ترس تدافعی است. آدم بی ترس یا شجاع آن کسی است که هرگز در دیگری ترس را بوجود نیاورد و همچنین اجازه نمی دهد که هیچگاه دیگران در او ترسی ایجاد کنند. ( برای همین علی شجاعترین بود چون عاشقترین بود.)
«در تانترا انزال کامل جسمی به انسان آرامش روحی می دهد. احساسی بسیار عمیق که شخص در آن تمامیت را تجربه می کند.»
سطح دوم عشق، دوست داشتن :
سطح دوم عشق، دوست داشتن است. دوست داشتن نسبت به همه مردم بدون چشمداشت و غیر مشروط.
اگر در ذهن خود شرطی داشته باشی، هیچگاه قادر به عشق ورزی نخواهی بود. اگر عشق ورزی به مردم را تجربه کنی ترس را فراموش خواهی کرد.
عشق مثل آسمان بی انتهاست. همانطور که موجودات بی انتها هستند. اگر عاشق شوی همه چیز برای تو زیبا جلوه می کند. هر وقت که بدون تمام وجود، عشق ورزی می کنی بدان که در حالت معامله ای.
2 comments
عشقی که وابستگی ایجاد نکنه چطور میتونه دردناک باشه؟ در کل اصلا متوجه نشدم
منظور عشق زمینی چ جنس مخالف هست یا عشق به خدا؟
عشق حقیقی آزادی میده؛ و روح و روان در آزادی هست که فرصت رشد و تعالی پیدا می کنن، زمانی که در عشق آزادی داده شود هر دوطرف آزادند و این به معنی عدم وابستگیه؛ وگرنه در عشقی که طرفین همدیگر رو به بند و اسارت می کشن، طوریه که خودشون هم دچار اسارت هستن… این به بند کشیدن ریشه در نفسانیات و ذهن آدمی داره و تا زمانی که انسان به این حقه های ذهن آگاه نباشه رهایی از اون ممکن نخواهد بود… عشق از پایین ترین مرحله تا بالاترین سطح ادامه داره که در پست مربوط به عشق توضیح داده شده و والاترین و برترین نوع عشق نیایش با پروردگاره که هدف غایی انسان در زندگیه و متاسفانه اکثر انساها در سطوح ابتدایی عشق زندگی می کنند و در مواردی شهوت رو به عنوان عشق تلقی می کنند!